مسدود كردن تبليغات: آيا ممكن است به پايان اينترنت رايگان منجر شود؟
وقتي صحبت از استفاده و شيوع مسدودكننده هاي تبليغات مي شود ، همه ناشران ، تبليغ كنندگان و مصرف كنندگان ظاهري درون بازي دارند. مثل همه ، من عميقا نگران اين هستم كه صنعت كجاست و مهمتر از همه ، چه كاري بايد انجام شود تا دوباره با مصرف كنندگان ناراضي و ناراضي ارتباط برقرار …
مسدود كردن تبليغات: آيا ممكن است به پايان اينترنت رايگان منجر شود؟ https://hillbilly.ir/مسدود-كردن-تبليغات-آيا-ممكن-است-به-پايا/ https://hillbilly.ir/مسدود-كردن-تبليغات-آيا-ممكن-است-به-پايا/#respond مشاور سئو و طراحي سايت Sun, 23 May 2021 14:44:31 0000 طراحي و سئو وب سايت internet marketing york https://hillbilly.ir/مسدود-كردن-تبليغات-آيا-ممكن-است-به-پايا/
مسدود كردن تبليغات: آيا ممكن است به پايان اينترنت رايگان منجر شود؟
وقتي صحبت از استفاده و شيوع مسدودكننده هاي تبليغات مي شود ، همه ناشران ، تبليغ كنندگان و مصرف كنندگان ظاهري درون بازي دارند. مثل همه ، من عميقا نگران اين هستم كه صنعت كجاست و مهمتر از همه ، چه كاري بايد انجام شود تا دوباره با مصرف كنندگان ناراضي و ناراضي ارتباط برقرار …
مسدود كردن تبليغات: آيا ممكن است به پايان اينترنت رايگان منجر شود؟
وقتي صحبت از استفاده و شيوع مسدودكننده هاي تبليغات مي شود ، همه ناشران ، تبليغ كنندگان و مصرف كنندگان ظاهري درون بازي دارند. مثل همه ، من عميقا نگران اين هستم كه صنعت كجاست و مهمتر از همه ، چه كاري بايد انجام شود تا دوباره با مصرف كنندگان ناراضي و ناراضي ارتباط برقرار كنيم.
پذيرش سريع مسدودكننده هاي تبليغات پاسخي مستقيم به استفاده مداوم صنعت ما از تبليغات منسوخ و منسوخ است كه م thatثر نيستند و در بسياري از موارد هرگز م .ثر نيستند. نتيجه آن سقوط در اقتصاد رسانه است. مصرف كنندگان در حال خاموش كردن تبليغات هستند كه باعث كاهش درآمد ناشران و آسيب رساندن به تبليغات تبليغات مي شود. اما همه از قبل اين را مي دانند.
چگونه وارد اين آشفتگي شديم؟
روزگاري ، مردم مجله ها و روزنامه ها را خريداري مي كردند زيرا از محتواي تحريريه ارائه شده استقبال مي كردند. تبليغات بخشي از مدل درآمد بود و از نظر خواننده سرزده نبود. برخي حتي سرگرم كننده بودند. كافي است صفحه را برگردانيد و آن را دنبال كنيد.
ظهور نشر ديجيتال براي بسياري معني اين بود كه پارادايم هاي قديمي پايدار نيستند و اين منجر به حركت به سمت تبليغات ديجيتال براي پر كردن خلا اقتصادي شده است. متأسفانه اين يك حلقه معيوب ايجاد شد كه در آن كل اكوسيستم تبليغاتي با گذشت زمان از اهداف كيفي به اهداف كمي تغيير يافت و همه سايت تجربه مصرف كننده را از دست دادند. اندازه و مقياس پذيري به يك كليد واژه داغ تبديل شده است و براي پشتيباني از آن ، فناوري مانند هميشه توسعه يافته است. سرمايه گذاري هاي كلاني در همه موارد ديجيتالي (نرم افزار ، DSP ، DMP ، شبكه ، مبادلات ، محلي و غيره) انجام شده است كه بدون تغيير در كيفيت محصول به معناي همان تبليغات ناخواسته آزار دهنده قديمي است. موارد حريم خصوصي و عملكرد را به آن اضافه كنيد: روشن است كه چرا مسدودكننده هاي تبليغات اينقدر محبوب هستند. علاوه بر اين ، به نظر مي رسد كه اين صنعت نسبت به اكثر قريب به اتفاق كلاهبرداري هايي كه از طريق استفاده از كانال هاي خودكار رخ داده است ، كور است يا بي توجه است. اين رويكرد محدود باعث ايجاد يك پيشگويي خودكفا شده است كه مصرف كنندگان را از تمايل به ديدن هرگونه تبليغات دور مي كند: وارد مسدود كردن تبليغات شويد. محركان تجاري امروز بيشتر در مورد سود كوتاه مدت درآمد هستند. پول در ازاي هر هزينه اي. اين موضوع بيشتر به كاهش هزينه مربوط مي شد تا خلاقيت. اين بيشتر به داده هاي كاوي تبديل شده است تا حريم خصوصي مصرف كنندگان. اين بيشتر به اندازه و دامنه است تا ايجاد تجارب و ارزش عالي مصرف كننده.
حقيقت غم انگيز اين است كه بسياري هنوز سر خود را در شن ها مي بينند. قرارداد دائمي ضمني بين ناشر و مصرف كننده ؛ ديدن و لذت بردن از محتواي من در مقابل ديدن تبليغات من اساساً مختل شده است ، شايد براي هميشه. فرسايش درآمد آگهي منجر به درك مرگ آهسته يك مدل اقتصادي مي شود كه به اشتباه تصور مي شد موجب نجات صنعت انتشارات است. اگر قرار است اينترنت رايگان بماند ، اصلاح دوره اصلي لازم است. و همه در صنعت ما بايستند و حساب كنند ، نه فقط يك عده روشنفكر.
آنچه بايد انجام شود؟ يك ابتكار تاكتيكي دو طرفه به علاوه يك استراتژي تحول آفرين
به بيان ساده ، صنعت ما بايد به مسيري برگردد كه نگرش مصرف كنندگان را نسبت به تبليغات تغيير مي دهد. يكي همپوشاني شيوه هاي تبليغاتي فعلي و اغلب سوال برانگيز را كه امروزه استفاده مي شود ، از بين مي برد. با انجام اين كار فرآيندي آغاز مي شود كه در نهايت نياز مشتري به اعتماد به مسدودكننده هاي تبليغ در وهله اول را از بين مي برد يا تا حد زيادي كاهش مي دهد. پاسخ در يك تغيير بنيادي و جزئي در نگرش و كار نهفته است:
1. كانالهاي ارتباطي را با كاربران موجود در بلوك تبليغات باز كنيد
اين يك واقعيت است كه ، در صورت وجود ، گفتگوي كمي بين ناشران و مصرف كنندگان با استفاده از مسدود كننده هاي تبليغات انجام شده است. در نتيجه ، ناشران هيچ ايده واقعي ندارند كه چرا سايت هاي آنها مسدود شده است ، چند بار اين اتفاق مي افتد و چه ضرر و زيان درامدي متحمل مي شوند. از ديدگاه مصرف كننده ، تمام آنچه كه مسدود كننده هاي تبليغات ارائه مي دهند يك تصميم دو عاملي براي مسدود كردن يا عدم آن است. اين يك پيشنهاد همه يا هيچ است. اكنون ناشران اين فرصت را دارند تا سرانجام از اين فناوري “استفاده خوبي” كنند.
براي تعامل مستقيم با مصرف كنندگان مسدودكننده آگهي كه از سايتهاي آنها بازديد مي كنند ، به ابزاري نياز داريد كه تعيين كنند چه موقع مسدود كردن آگهي رخ مي دهد و كدام يك از مسدود كننده هاي تبليغات استفاده مي شود. سپس شما بايد از طريق پيام رساني غني ، ارتباط و گفتگوي دو طرفه با كاربران مسدودكننده تبليغات فراهم كنيد كه به ناشران امكان تغيير رفتار مصرف كننده را مي دهد و از طريق گزينه هاي قابل تنظيم كه ناشر انتخاب مي كند ، گزينه هاي متنوعي را به خوانندگان ارائه مي دهد. سپس اين ابزارها بايد مشخص كنند كه چه عواملي براي بهبود تجربه مصرف كننده مفيد هستند و چه عواملي موثر نيستند ، تأثير انتخاب ناشري را كه مصرف كنندگان مي خواهند انجام دهند اندازه گيري كنند و مشخص كنند كه مصرف كنندگان از جمله تبديل ليست سفيد در طول زمان چه گزينه هايي را انتخاب مي كنند.
برخي از ناشران خوش شانس تر مانند نيويورك تايمز و واشنگتن پست نيازي به مسدود كردن تبليغات ندارند زيرا شما نمي توانيد به طور كامل به محتواي آنها بدون اشتراك پولي دسترسي داشته باشيد. برخي ديگر ، از جمله GQ و Slate ، در حال كشف مسدود كردن تبليغات و پيام خوانان براي خاموش كردن مسدود كننده تبليغات يا پرداخت هزينه دسترسي به مطالب هستند. اين شيوه ها ممكن است براي آنها مفيد واقع شود يا نباشد اما براي بسياري ديگر از ناشران ، آنها چنين تجملاتي ندارند. اين ابزارهاي جديد به افراد بدشانس كمك مي كنند تا بدانند كه پاسخ آنها در برابر مسدود كردن تبليغات بايد چه باشد. نكته اي كه ناشران بايد به خاطر داشته باشند اين است كه عدم دسترسي به محتوا مي تواند به اندازه انجام هيچ كاري مضر باشد. مي توان و مشاهده شده است كه ميزان خصومت با ناشران را افزايش مي دهد و در وهله اول علت اصلي داشتن سايت را خفه مي كند. اما در طرح همه چيز ، اين ابزارها فقط تاكتيكي هستند. آنها به خودي خود علت و معلول اصلي را حل نمي كنند.
2. به تبليغات تحول آفرين تغيير وضعيت دهيد
اين جايي است كه تمام تلاش هاي ما نياز به تمركز استراتژيك دارد. همان استفاده خسته كننده از تبليغات نمايشگر و نشانه ها به وضوح باعث از بين رفتن اين صنعت شده است ، كه با گسترش گسترده برنامه اي آن تشديد مي شود. استفاده از مسدود كردن آگهي توسط مصرف كنندگان آژير بلندي است ، اگر كسي به آن احتياج داشته باشد ، كل اكوسيستم تبليغاتي به يك تغيير اساسي و فرعي نياز دارد.
درست است كه تبليغاتي كه از رسانه تصويري يا تصويري با كيفيت بالا استفاده مي كند ، توسط مصرف كنندگان مطلوب تر ديده مي شود. اما به خودي خود ، آنها تحول آفرين نيستند و در پايان ، مسدود كننده هاي تبليغ بين تبليغات “خوب” و “بد” تمايز قائل نمي شوند. آنها همه چيز را مسدود مي كنند يا هر چيزي را كه سر راهشان است مسدود مي كنند.
اكنون بسياري از مردم به عنوان شواليه سفيد صنعت ما به تبليغات محلي علاقه مند هستند. اما در اينجا نيز هنوز يك باور غلط وجود دارد. كمبودهاي آشكار ، كه ناشي از مصلحت در عجله براي حكومت است ، ناديده گرفته مي شوند. امروزه بسياري از تبليغات اصطلاحاً اصلي كه مطابق با شكل و ظاهر صفحه وب هستند و در جريان مطالب گنجانده مي شوند ، فقط تبليغات بنري استتار شده هستند. با كليك بر روي آن ، مصرف كنندگان از تجربه مورد نظر خود به وب سايت ديگري مي روند كه آنها آن را نمي خواهند يا انتظار ندارند. بي نظمي بيشتر و بيشتر همان روشهاي آزار دهنده قديمي تبليغاتي كه ناشران را به آشفتگي امروز ما درآورده است. مطمئناً ، تبليغات بومي صحيح ساخته شده بخشي اساسي از تغيير شكل است اما در ابتدا كارهاي زيادي وجود دارد.
سنگ بناي تبليغات تحول آفرين واقعي در 3 اصل اصلي نهفته است. اول ، بايد به مصرف كنندگان اجازه داده شود كه در تجربه ديجيتالي مورد نظر خود باقي بمانند. هر جا كه هستند بهترين محتوا و تجربيات را به آنها بدهيد. دوم ، بايد ماهيت كامل محتواي تبليغات اصلاح شود. در صورت ادامه مصرف ، مصرف كنندگان بايد از اين تجربه آگاه ، تحصيل كرده و واقعاً درگير شوند. بنابراين تبليغات بايد داستان هاي جالبي و پر از محتواي مرتبط باشند كه بتوانند در يك تجربه با آنها ارتباط برقرار كرده و در مورد آنها اقدام كنند. اين فقط با متن ، فيلم يا تصوير حاصل نمي شود. و مصرف كنندگان تصميم خواهند گرفت كه آيا نيازهاي آنها از طريق تعامل و نرخ تبديل بالاتر ، هر چه باشد تأمين مي شوند. سومين و مهمترين عنصر اين است كه تغيير بايد در درك قدرت مصرف كننده شفاف باشد. وقتي مصرف كنندگان متوجه مي شوند كه نيازها و علايق آنها واقعاً رعايت مي شود ، مسدود كردن تبليغات بايد مربوط به گذشته هاي دور باشد.
اما چطور به آنجا رسيديم كه گريه تو را مي شنوم. پاسخ در دو بخش است. ما بايد از فناوري پيشرفته اي كه در دسترس ما است استفاده كنيم ، اما اكنون براي منافع بيشتر ، به جاي استفاده از آنها براي آسيب رساندن به اين رابطه ، مانند تجربه هاي امروزي ، تجربه هاي جديد و شگفت انگيزي را به مصرف كنندگان ارائه دهيم. حل يك مشكل كيفيت همچنين راه را براي استفاده از كانالهاي اتوماسيون و نرم افزار به روشي ساده تر و مسئولانه باز مي كند. اما فناوري فقط از طريق كاربردهاي ايجاد ، توليد و توزيع تبليغات مي تواند به ما كمك كند. بزرگترين كوه براي صعود تغيير گسترده اي در تفكر فعلي است. بايد غرق شويد كه استفاده از تجارت به عنوان الگوي تبليغاتي معمول ، بقاي صنعت را در معرض آزمايش قرار مي دهد. زمان شرمساري اين بحران در حال رشد به پايان رسيده است. وقت آن است كه اگر اينترنت در آينده رايگان است ، ديگر صحبت نكنيد و به كار خود بپردازيد.
https://hillbilly.ir/مسدود-كردن-تبليغات-آيا-ممكن-است-به-پايا/feed/ 0