نظريه ناتواني آموخته شده

به برترين پايگاه تحليلي برنامه نويسي و سئو خوش آمديد.

نظريه ناتواني آموخته شده

۶ بازديد

نظريه ناتواني آموخته شده

تازه از كالج خارج شدم، بيش از دو سال بي رحمانه و بي رحمانه را در چاله هاي صنعت سرگرمي لس آنجلس به بردگي گذراندم. من در دوران حضورم در لس آنجلس چيزهاي زيادي ديدم. متوجه شدم كه در طول يك هفته كاري 100 ساعته اخراج نشده ام. من متوجه شدم كه نور بيش از …

نظريه ناتواني آموخته شده https://hillbilly.ir/نظريه-ناتواني-آموخته-شده/ https://hillbilly.ir/نظريه-ناتواني-آموخته-شده/#respond مشاور سئو و طراحي سايت Tue, 09 Nov 2021 23:54:42 0000 طراحي و سئو وب سايت https://hillbilly.ir/?p=17738

نظريه ناتواني آموخته شده

تازه از كالج خارج شدم، بيش از دو سال بي رحمانه و بي رحمانه را در چاله هاي صنعت سرگرمي لس آنجلس به بردگي گذراندم. من در دوران حضورم در لس آنجلس چيزهاي زيادي ديدم. متوجه شدم كه در طول يك هفته كاري 100 ساعته اخراج نشده ام. من متوجه شدم كه نور بيش از …

نظريه ناتواني آموخته شده

تازه از كالج خارج شدم، بيش از دو سال بي رحمانه و بي رحمانه را در چاله هاي صنعت سرگرمي لس آنجلس به بردگي گذراندم. من در دوران حضورم در لس آنجلس چيزهاي زيادي ديدم. متوجه شدم كه در طول يك هفته كاري 100 ساعته اخراج نشده ام. من متوجه شدم كه نور بيش از حد خورشيد به همان اندازه بد است كه كافي نيست (و در حالي كه باران باعث سرطان نمي شود، باعث تصادفات ترافيكي بزرگ و گيج كننده در I-10 مي شود.) به نظر من In ‘n Out Burger بهترين چيزبرگر را مي سازد. در سراسر جهان (و “سبك حيوانات” هم آشفته و هم خوشمزه است.)

اما مهمترين چيزي كه پيدا كردم «نظريه ناتواني آموخته شده» بود.

ببينيد، سال گذشته من در لس آنجلس اين رئيس را به نام “باب” داشت. (اين نام تغيير كرد زيرا “باب” يك مرد خوش تيپ است و من ترجيح مي دهم او را آزار ندهم.)

“باب” يك همجنس گرا با زبان نرم، يك مرد يهودي از شهر نيويورك است كه بيشتر روز كاري خود را صرف جستجو در اينترنت براي جستجوي ***گرافي مي كند. ناگفته نماند كه “باب” در كار خود بي كفايت بود. او مي‌توانست جوري حرف بزند و مذاكره كند، طوري كه كسي اهميتي نمي‌دهد و به من ياد داد كه چگونه با مردم مذاكره كنم.

مشكل اين بود كه “باب” نمي توانست * كاري * بجز * schmoose و معامله انجام دهد.

* جواب دادن به تلفن؟ اوه اوه

* ارسال فكس؟ اگه تلاش نكنه بهتره تونر واقعا گران است.

* پاسخ دادن به ايميل‌ها، ليسيدن تمبرها يا فهميدن نحوه تنظيم پست صوتي در يك تلفن همراه كاملاً جديد (آخرين باري كه در سفر به فرانسه از دست داده‌ايد)؟ بله، اوه اتفاق نخواهد افتاد.

حالا، چيزي كه در مورد بي‌كفايتي «باب» به عنوان يك خردسال به من توجه كرد، اين بود كه در يك مقطع – در حالي كه هر سال به كنسرت‌هاي زيبا و ملايم مي‌رفت – بايد انجام آن را ياد مي‌گرفت. اين يك چيزي است.

ببينيد، در صنعت سرگرمي، نردبان سختي براي بالا رفتن وجود دارد. شما به عنوان يك كمك كننده انسان از پايين شروع مي كنيد. شما دو سال را صرف قهوه مي خوريد، با ادمين مزخرف مي كنيد و سعي مي كنيد ثابت كنيد كه “ابتكار” داريد. و سپس اگر خوش شانس هستيد و مشتاق هستيد، دستيار خود را بگيريد، تمام وقت خود را صرف صحبت با تلفن و تماشاي فيلم هاي پورن كنيد – و بنابراين دايره زندگي هاليوود ادامه مي يابد.

بنابراين “باب” قبلاً در كپي كردن خوب بود.

يك روز، “باب” توانست كسي را متوقف كند، تماس ديگري بگيرد و سپس بدون تماس با آتش نشان ها به سراغ نفر اول برود.

روزي روزگاري “باب” ماهر بود.

تا زماني كه بفهمد اگر مي خواهد پيشرفت كند بايد *بياموزد *بي كفايت شود.

مي بينيد، در هاليوود (و طبق آنچه من ديده ام، در هر صنعتي در آمريكا) اگر بتوانيد كاري خوب انجام دهيد، حتماً انگيزه خواهيد داشت كه آن را بارها و بارها انجام دهيد. در واقع، اگر در كاري خيلي خوب هستيد (تعمير دستگاه كپي، نوشيدن قهوه، اجتناب از دعوا.) تمايل داريد كه به آن يك چيز وابسته باشيد، اما افراد كمتر ماهر در اطراف شما در حال افزايش هستند.

پس افراد مشتاقي مانند “باب” چه مي كنند؟

چه به خود بيايند و چه نشوند، * ياد مي گيرند كه بي كفايت باشند.

آن‌ها تمام انرژي خود را صرف توسعه چند مهارت اساسي، مفيد و قابل فروش مي‌كنند و اجازه مي‌دهند ساير چيزها كند و كند شوند تا زماني كه چاره‌اي جز توسعه آن‌ها نداشته باشند.

آنها گفتند: “باب هنوز با دستگاه كپي كار مي كند و ما مي ترسيم كه اگر خيلي به آن نزديك شود ممكن است منفجر شود.” بياييد او را بيرون بياوريم و آن دفتر گوشه را به او بدهيم.

تئوري خوبي است، اما چه ربطي به بازاريابي دارد؟

اين هم همينطور است. در زندگي روزمره‌ام، با كارآفرينان و صاحبان كسب‌وكار جديد – پناهندگاني از شيوه زندگي تجاري – آشنا مي‌شوم كه هرگز از اين واقعيت شوكه نشده‌اند كه تئوري بي‌كفايتي به شما كمك مي‌كند تا در تجارت آمريكايي كه واقعاً كشنده است پيش برويد. وقتي تنهايي بيرون ميري

وقتي در يك “برج عاج” گير كرده ايد، مي توانيد انجام همه كارها را فراموش كنيد، زيرا به خوبي مي دانيد كه زيرساخت هاي اين شركت بزرگ چاق از شما مراقبت خواهد كرد.

اما در دنياي واقعي، اگر تصميم بگيريد كه نحوه كار دستگاه كپي را فراموش كنيد، كپي انجام نشده است.

اگر تصميم بگيريد كه نحوه پاسخ دادن به تلفن را فراموش كنيد، هيچكس شما را نجات نخواهد داد.

و اگر تصميم داريد در بازاريابي بي كفايت شويد … خوب، به زودي اصلاً هيچ نوع تجارتي نداريد.

https://hillbilly.ir/نظريه-ناتواني-آموخته-شده/feed/ 0

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.